مقاله سیری در زندگانی حکیم خیام نیشابوری به بررسی زندگی و دستاوردهای عمر خیام نیشابوری، از بزرگ ترین ریاضیدانان و اندیشمندان اسلامی قرون پنجم و ششم هجری، می پردازد. خیام که در نیشابور به دنیا آمد و تحصیل کرد، به عنوان یک دانشمند برجسته در دربار سلجوقیان شناخته شد. وی آثار مهمی در زمینه ریاضیات و جبر به جا گذاشت، از جمله “الرساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله”. خیام همچنین به فلسفه و نجوم علاقه مند بود و در این زمینهها نیز آثار ارزشمندی دارد. زندگی خیام در بستر تاریخی پیچیدهای قرار داشت که با جنگ های صلیبی و تغییرات سیاسی همراه بود.
مقدمه
مطالعات آثار و دست نوشته های به جای مانده از اندیشمندان ، نوایغ و مشاهیر برای عموم مردم خصوصاً نسل آینده ساز ، جوانان فرهیخته و فرهنگ دوست امروز ایران ، ضروری است . زیرا بررسی آثار علمی ، ادبی ، فکری و تاریخی اندیشمندان میهن اسلامی موجب می شود تا آنان بدانند نیاکانشان از چه پیشینه تمدنی درخشانی برخوردار بوده ، چگونه می اندیشیده ، چگونه می زیستند و چگونه توانسته تمام فرهنگ ها بویژه تمدن دنیای غرب را چنانکه بزرگان آنها بارها اعتراف کرده اند . طی قرون پنجم تا نهم مدیون خود سازند و در علوم و متون مختلف اعم از طب ، ریاضی، فیزیک ، شیمی ، معماری و ادبیات پیشتاز همگان باشند .
این گذشته تابناک و غرور آفرین در آینه کتیبه های سنگی و سفالینه ها و آثار نقش بستته بر لوحه ها و اسناد و نسخه های خطی نمایان و آشکار است . لیکن به رغم تلاش های گسترده ای که برای معرفی این آثار شده ، باید که این میراث گرانبها از دسترس و اطلاع نسل جوان امروز به دور مانده ، به طوری که بسیاری از جوانان این مرز و بوم حتی اسامی برخی دانشمندان مشهور هم وطن خود را که منشا تحول دانش بشری بوده اند ، نشنیده اند و آثار و کتایبهای آنان را نمی شناسند .
خوشبختانه در عصر نظام شکوهمند اسلامی فرصتی پدید آمده است تا برای بازیابی هویت فرهنگی و احیای تمدن پرشکوه ، اسلامی و ملی تلاش هایی از سوی همه فرهنگ دوستان و فرهیفتگان کشور صورت پذیرد . بی شک مهمترین هدف همه دست اندرکاران ، هویت دار کردن نسل امروز و ایجاد و ارتباط بین نسل ها ، بویژه با گذشته درخشان کشور است .
امید است نسل جوان کشور با مطالعه این آثار که متناسب با فهم و اطلاعات آنان است، با شناخت بیشتر از گذشته پرافتخار خود به سوی آینده ای روشن تر گام بردارند .
زیستواره علمی و کارنامه درخشان خیامی
غیاث الدین ، ابوالفتح عمر ابن ابراهیم خیامی نیشابوری ، از بزرگترین ریاضیدانان و اندیشمندان اسلامی ، نیمه دوم قرن پنجم و ربع اول قرن ششم است ؛ عمر نام خاص اوست و ( غیاث الدین ) عنوانی افتخاری است که بعدها در زندگی دریافت نمود . لقب ( خیامی ) نشان می دهد که پدر یا سایر بستگان وی ، پیشینه خیمه دوزی داشته اند . وی در خانواده ای نیشابوری به دنیا آمد و در همان جا نیز تعلیم و تربیت یافت .
ایران در روزگار حکیم نیشابوری
خیام اندک زمانی پس از اینکه خراسان ، توسط سلجوقیان اشغال شد ، به دنیا آمد . سلجوقیان ، خوارزم ، ایران و آذربایحان را نیز تاراج کردند . آنها امپراتوری بزرگ متزلزلی را بنا نهادند . این دولت را « ابوطالب طغرل یک ) بنیاد نهاد و در سال 590 قمری به فرمان خلیفه عباسی و به دست خوارزمشاهیان انقراض یافت . در آغاز عصر خیامی ، اروپای غربی در نیمه دوم قرن یازدهم و نیمه اول قرن دوازدهم میلادی ، در تعصب جنگ های صلیبی می سوخت . این امر باعث بحران و ایجاد وحشت میان مردم شده بود . فرقه های مختلف سنی و شیعه ، اشعری و نعتزلی ، سرگرم بحث ها و مجادلات اصولی ، فقهی و کلامی بودند ، به طوری که در گوشه و کنار نواحی و حدود وسیع سلطنت سلجوقیان ، جوامع درس و بحث دینی و مجالس مناظره و مناقصه زیاد شد .
خیام در همان شهر نیشابور تعلیم و تربیت یافته و بزرگ شده است . داستان معروف ( سه یار دبستانی ) یعنی داستان رفاقت حسن صباح ، خواجه نظام الملک طوسی و خیامی نیشابوری ، افسانه ای خودساخته و بی اساس است . در آن روزگار خراسان بزرگ و شهر های معتبر آن چون نیشابور ، کانون علم و ادب بوده است .
خیامی در حوزه درس ( امام موفق نیشابوری ) حاضر می شده است . اما او در یکی از رساله هایش خود را پیرو ( شیخ الرئیس ) حسین بن عبدالله سینا می خواند . چون خیامی هم عصر آن حکیم نبوده این گفته را باید حمل بر آن کرد که وی خود را شارگزد معنوی و از پیروان مکتب تفکر ابن سینا می دانسته است . او با بیشتر د انشمندان زمان خود ، مراوده ، ملاقات و مباحثه داشته است .
محسوس ترین خصوصیتی که از تاریخ زندگی خیامی ، به نظر می آید ، احترام و تکریم تمام کسانی است که از وی به مناسبتی یاد کرده اند و او را به بزرگی ستوده اند و عنوان همایی از قبیل « حجت الحق، اما ، رستور ، فیلسوف و سید الحکماء المشرق و مغرب » به وی داده اند . آوازة علمی خیامی سبب شد که به دربار سلجوقیان راه یابد . امیر سلجوقی عموماً و خصوصاً سلطان ملک شاه ، خیامی را محترم می داشته اند و او را هم مرتبه ندمای خویش می دانسته اند .
سرنوشت دانش پژوهان در آن زمان غالباً تیره و تار بود ، مگر آن که ثروتی می داشتند .
آنها ، تنها در صورتی می توانسته که تحقیقات و مطالعات منظمی داشته باشند که به دربار پادشاهان مقتدر یا نجیب زادگان وابسته می شدند . در این شرایط کارسان به میل صاحب منصبان ، درباریان و سرنوشت جنگ ها بستگی داشت . با این حال ، خیامی توانست در این شرایط نامساعد رساله مشکلات الحساب ، رساله ای بدون عنوان در جبر [ بعد ها موسوم به رساله در تحلیل یک مسئله ] و رساله ای در آموزه موسیقی القول علی جناس التی بالاربعه را به رشته تحریر در آورد .
نگاهی به فهرست کارهای علمی خیامی ما را به مقام او آگاه می سازد . او در تالیف کتاب ها و رساله های خویش ، جر به ضرورت اقدام نمی کرده است . خیامی در سال 467 قمری به همراه عده ای دیگر ریاضیدانان و اخترشناسان نامدار به دعوت سلطان ملک شاه سلجوقی به اصفهان می رود .
او تقریباً هجده سال که احتمالاً این مدت ، آرام ترین دوران زندگی اشن بوده ، در اصفهان اقامت داشته است . از جمله فعالیت های ضمنی او در این مدت ، اتمام شرح خودش در آموزه خطوط موازی اقلیدس و آموزه نسبت ها در سال 470 قمری به نام شرح ما اشکان من مصادرات کتاب اقلیدس است . این اثر به همراه کتب « الرساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله » از جمله مهمترین کارهای علمی اوست .
او در طول این سال ها ، در موضوع های فلسفی هم آثاری نوشته است . در سال 485 قمری اقبال از خیامی روی می گرداند زیرا در آن زمان ملک شاه فوت کرده و وزیرش نظام الملک نیز به قتل می رسد . پس از مرگ شاه ، خیامی مورد بی مهری قرار گرفته و در زمان سلطان سنجر ، در سال 482 قمری ، اصفهان را ترک می کند . روزگاری نیز در مرور زندگی می کند . چایی که احتمالاً خیامی ، میزان الحمکه و فی القسطاس المستقیم را با همکاری خواجه عبد الرحمن خازنی مروزی ، نوشته است .
در سال 506 قمری نظامی عروضی سمرقندی ( نویسنده کتاب چهار مقاله ) ، در شهر بلغ با عمر خیامی و امام ابوالمضفر اسفراری ملاقات کرده و حکیم خیامی به او گفته است ( من در موضوعی باشد که بهای ، شمال بر من گل افشان کند ) . در زمستان 508 قمری ، که حکیم خیامی در شهر مرو بوده است ، از طرف سلطان محمد احضار می شود تا وضع هوا را پیشگویی کتد . سلطان قمر این حکیم را به حکم قدرتی که در پیش این رویدادهای جوی داشت نیکو شناخت و در اکرامش کوشید .
گروهی از فیلسوفان و دانشمندان برجسته ایران و اسلام ، از جمله محمد ایلاقی ، نظامی عروضی سمرقندی و عبدالله ابن محمد میانجی از دانش آموختگان مکتب ایشانند و این همه دلالت بر آن دارد که حکیم خیامی بزرگترین دانشمند عصر خود بوده و به حق شهرت و آوازه نیکو یافته است . بعد از این نشانی از آن مرد بزرگ نیست ، تا آنکه در روز آدینه 11 محرم الحرام 526 قمری ، بعد از مطالعه کتاب الهیات الشفاء اثر شیخ الرئیس ابو علی سینا و پس از انجام فریضه نماز ، در شهر نیشابور ، جان به جان آفرین تسلیم کرد . آرامگاهش ، امروزه در چند کیلومتری شرق نیشابور واقع شده است .
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 49
مطالب مرتبط