دانلود مقاله سازماندهی کمی

دانلود مقاله سازماندهی کمی اهداف کمی سازمان امور مالیاتی مقاله کمی و کیفی مقاله کمی تحقیق سازماندهی کمی مقاله سازماندهی کمی مقاله سازماندهی کمی

Paper is organized slightly

 

فهرست

مقدمه: ۱

مکتب‌ها و تئوریهای مدیریت: ۱

مکتب کلاسیک: ۴

نئوکلاسیک و نوعدوستی صنعتی: ۵

مکتب نوین مدیریت یا مکتب مبنی بر تئوریهای سیستمها: ۷

«سازمان و سازماندهی». ۹

تعریف سازمان از دیدگاه‌های مختلف: ۱۰

«سازمان رسمی و سازمان غیر رسمی». ۱۴

سازمان رسمی: ۱۴

سازمان غیر رسمی: ۱۵

خصوصیات سازمانهای غیر رسمی: ۱۷

«ترکیب سازمان رسمی». ۱۹

مناطق مدیریت (Management Zones) 21

«تثبیت سازمان». ۲۳

بوروکراسی (Bureaucracy): 24

مارکسیسم و بوروکراسی: ۲۷

ماکس و بروبوروکراسی: (Max weber) 28

«سازماندهی Organization». ۳۱

تعریف سازماندهی: ۳۱

«نمودارهای سازمانی». ۳۳

«تقسیم کار و طبقه‌بندی وظائف در تشکیل سازمان». ۳۶

انواع سازماندهی: ۳۸

– طبقه‌بندی بر حسب زمان (D.by Time): 39

– طبقه‌بندی بر حسب ناحیه یا منطقه جغرافیایی (D.by Teritory or Geography): 42

– ساخت سازمانی ماتریسی و مقاله‌ای (Matrix and project organization) 43

«صف و ستاد». ۴۵

– صف وظایف آن: ۴۵

– ستاد و وظایف آن: ۴۷

– انواع سازمانهای صف و ستاد: ۴۸

– انواع ستاد: ۵۰

۱) ستاد عمومی: general staff 50

۲) ستاد شخصی personal staff: 51

۳) ستاد تخصصی Special staff: 52

الف) ستاد مشورتی Advisory staff: 53

ب) ستاد خدمات Service staff: 54

ج) ستاد نظارت و کنترل Control staff: 54

د) ستاد وظیفه‌ای Functional staff: 55

روابط صف و ستاد: ۵۵

بهبود روابط صف و ستاد: ۵۷

«تفویض اختیار و عدم تمرکز». ۵۷

– نظریه‌های کلاسیک اختیار: ۵۷

-نظریه چستر بارنارد « Chester Barnard» : ۵۹

قانون موقعیت (Low of the Situation): 61

«تفویض اختیار». ۶۳

– محاسن تفویض اختیار: ۶۴

فهرست منابع و مأخذ:۶۹
فهرست منابع و مأخذ:

۱) سازمان و مدیریت (آقای دکتر علی محمد اقتداری)

۲) مدیریت روابط انسانی و روابط کار (آقای دکتر ناصر میرسپاسی)

۳) اصول و مبانی مدیریت (دکتر عبدا…جاسبی)

۴) تئوریها و اصول مدیریت (دکتر علیرضا امیر کبیری)

۵) سازماندهی پنج الگوی سازگار (هنری مینتربرگ، ترجمه آقایان وزیری سابقی و فقیهی)

۶)‌ اصول مدیریت (دکتر علی رضائیان)

۷) مدیریت رفتاری سازمانی (پاول هرسی و کنت ایلچ بلانچارد، ترجمه دکتر قاسم کبیری)

۸) مدیریت اسلامی (محمد حسن نبوی)

۹) اصول مدیریت (لئونارد کازمایر، ترجمه دکتر اصغر زمردیان و آرمن مهروژان)

۱۰) مدیریت مالی (ریمودندپی نوو، ترجمه و اقتباس دکتر جهانخانی و دکتر پارسائیان)

۱۱) مدیریت تولید (دکتر مهدی الوانی و مهندس نصرا… میر رفیعی)

۱۲) مدیریت فرهنگ سازمان (دکتر ناصر میرسپاسی و پریچهر معتمد گرجی)

۱۳) رفتار سازمانی (فردلوتانز، ترجمه غلامعلی سرمدی)

۱۴) مدیریت عمومی (سید مهدی الوانی)

۱۵) شبکه مدیریت (رابرت بلیک، ترجمه محمود توتونچیان)

۱۶)‌ روان شناسی مدیریت (ادگاردشاین،‌ ترجمه ابوالفضل صادقپور و حبیب بهزادی)

۱۷) سیر اندیشه اداری و مبانی علوم اداری (علی رضا بشارت)

۱۸) مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه در بخش دولتی (جرج موریسی، ترجمه سید مهدی الوانی و فریده معتمدی)

۱۹) دوره‌عمر سازمان (ایساک ادیزس، ترجمه کاوه محمد سیروس)

۲۰) مدیریت امور کارکنان و منابع انسانی (شیمون ال دولان و شولد راندال اس، ترجمه محمد علی طوسی و محمد صائبی)

۲۱) تئوریهای میدریت و مدلهای سامان (منوچهر کیا)

۲۲) مکاتب مدیریت استراتژیک (ناصر میر سپاسی)

۲۳) قابلیت انعطاف در ساختار منابع انسانی (ناصر میر سپاسی)

۲۴) رفتار در سازمانها (دیویس و نیوسترام جی)

۲۵) تئوری سازمان و طراحی ساختار (ریچاردال دفت، ترجمه علی پارسیان و سید محمد اعرابی)

۲۶)‌ اصول مدیریت (کونتز، ترجمه محمد علی طوسی)

۲۷) اصول مدیریت (هاینز، ترجمه سید امین ا… علوی) – اصول مدیریت (سیریل، ترجمه اکبر مهدویان)
مکتب‌ها و تئوریهای مدیریت:

گرچه مدیریت به مفهوم کلی آن سابقه‌ای به قدمت زندگی اجتماعی انسان و حتی بیشتر از آن را دارد، اما آنچه که به نام دانش مدیریت برای مدیریت سازمانها و مؤسسات، بخصوص مؤسسات انتفاعی تکامل پیدا کرده است، مربوط به اواخر قرن نوزدهم و عمدتاُ قرن بیستم است. تا قبل از قرن بیستم سازمان‌ها در مقیاس کوچک و با استفاده از روش‌های ساده اداره می‌شدند و هنوز پیچیدگی امروز را به خود پیدا نکرده بودند؛ در حالی که امروز مدیریت‌ها با مسائل گوناگونی همچون جمعیت فزاینده، رکورد، آگاهی اجتماعی، کمبود منابع بخصوص منابع انرژی، تورم، تأمین رفاه، رقابت و نظایر آن روبرو هستند.

رعایت همه این مسائل،‌ همراه با بزرگ شدن نسبی سازمان‌ها و پیشرفت تکنولوژی و استفاده از علوم ریاضیات، اقتصاد و کامپیوتر پیچیدگی مدیریت را بیشتر کرده است.

پیشرفت مدیریت تا انقلاب صنعتی، هماهنگ و محسوس نبود. در سال ۱۷۷۶، آدام اسمیت (A.Smith) با اطلاعاتی که از کارخانه سنجاق سازی بدست آورده بود محسنات تقسیم کار را اعلام کرد که خود گامی در جهت سازمان و سازماندهی و مدیریت بود. البته قبل از آدام اسمیت نیز در زمینه مدیریت، در برخی کشورها روش‌هایی آزمایش شده بود. مثل روشی که در «کارخانه کشتی سازی ونیز» در ایتالیا در قرن پانزدهم به کار گرفته شد یعنی روش «خط زنجیر» (Assembly line) که در آن قطعات برای ساختن کشتی، با نظم پشت سر یکدیگر قرار می‌گرفتند.

در سال ۱۸۳۲ چارلرز بابیچ (Ch.Babich) ریاضی‌دان انگلیسی و سازنده ماشین حساب مقاله‌ای به نام «درباره اقتصاد ماشین‌ها و کارخانه» در زمینه تولید نوشت. بابیچ در این مقاله برای اولین بار موضوع اختلاف در مهارت و نقش آن در تعیین دستمزد و نیز مفاهیمی از مهندسی صنعتی را به بحث گذاشت. به اعتقاد چارلز بیرد (Ch.Bird) نوشته‌های بابیچ مبنای کارها و مطالعات تیلور برای تدوین مدیریت علمی قرار گرفت.

مطالب و مقالات در مورد مدیریت آنقدر زیاد بوده است که هارولدکونت (.H.Koontz) در سال ۱۹۶۱ مقاله‌ای به نام «جنگل تئوری مدیریت» نوشت و اظهار داشت که در این جنگل اگر نخواهیم گم شویم به راهنما نیاز داریم.

آیا همیشه این درهم ریختگی خواهد بود؟ یا اینکه تکوین و تکامل آنها به پیدایش یک تئوری مدیریت واحد منجر خواهد شد؟ آنچه می‌توان اظهار داشت این است که می‌توان در میان انبوه کتب و مقالاتی که در زمینه مدیریت و تحقیق عملیات نوشته شده است؛ خطوط، مفاهیم و گرایشات کلی را که معمولاً به شکل یک مکتب فکری در دانش مدیریت عرض اندام کرده‌اند،‌ استخراج و تدوین کرد.

این گرایشات، در کتب مربوط به مدیریت در چند مکتب فکری خلاصه شده است که تعداد آن مختلف و گاهی تا پنج مکتب را در بر می‌گیرد. ولی در یک تقسیم بندی روشن و مشخص،‌سه مکتب اساسی را می‌توان نام برد و تمامی روش‌ها،‌ اصول و گرایشات را در آن‌ها جای داد که عبارتند از: مکتب کلاسیک یا سنتی، مکتب نئوکلاسیک یا روابط انسانی، مکتب نوین مدیریت یا مکتب مبتنی بر تئوریهای سیستمها.
مکتب کلاسیک:

در اوایل قرن بیستم، نتایج انقلاب صنعتی که در حدود سال ۱۷۹۰ آغاز گردیده بود بتدریج بثمر رسید. یکی از مشخصات بارز انقلاب صنعتی ماشینی کردن تولید بود که زندگی اجتماعی،‌ سیاسی و اقتصادی جوامع صنفی اروپا و آمریکا را دگرگون ساخت. برخی از آثار و عواقب انقلاب مزبور را می‌توان بشرح زیر خلاصه نمود:

۱) رشد صنایع و توسعه بازرگانی؛

۲) گسترش شهرنشینی و ازدیاد جمعیت شهرها؛

۳) تولید انبوهی و توسعه بازار فروش در نتیجه ازدیاد مصرف؛

۴) پیشرفت تکنولوژی و استفاده از نتایج تحقیقات علمی در صنایع؛

هر یک از دانشمندان وابسته به این مکتب، فردگرایی یا رفتار عقلائی سازمان را از زاویه و دیدگاه خاصی تجزیه و تحلیل می‌کنند. معذلک  در مکتب کلاسیک یا سنتی توجه دانشمندان صرفا به کالبد (Anatomy) یا ساخت و ترکیب سازمان رسمی (Structure) معطوف گردیده و به رفتار فردی یا گروهی سیستم اجتماعی سازمان عنایتی مبذول نگردیده است.

به علت طولانی شدن سخن و مقدمه می‌توان فقط به دو نظریه و دیدگاه آن هم فقط در حد معرفی اشاره کرد و مطالعه آن را به عهده علاقه مندان می‌سپاریم و آن هم بروکراسی وبر و تخصص گرایی فایول اشاره می‌کنیم. (کتاب سازمان و مدیریت / صفحه ۶ تا ۹).
نئوکلاسیک و نوعدوستی صنعتی:

تا ربع دوم قرن بیستم، نظریه‌های کلاسیک و بویژه اصول عقاید تیلور در مدیریت سازمانهای دولتی و خصوصی اروپا و آمریکا نقشی قاطع داشت. اما طولی نکشید که نهضت رفتارگرایی (Behavioral Approach) یا اصول روابط انسانی در آمریکا تحت رهبری التون مایو (Elton Mayo) شروع شد. با توجه به کثرت مطالعات و بررسی‌های مختلفی در این زمینه بعمل آمده است،‌ خلاصه کردن نظریه‌های مکتب رفتارگرایی کار دشواری است. در نوشته‌های جدید، نظریه‌های مزبور تحت عنوان «نظریه‌های نئوکلاسیک» مورد بحث واقع شده است.

بنظر پیروان مکتب رفتارگرایی، مفروضات کلاسیکها درباره چگونگی رفتار کارکنان در سازمان رسمی بسیار ساده و خارج از واقعیات عینی است، و بهمین دلیل کاربرد نظریه‌های کلاسیک در سازمان‌های وسیع امروزی محدود است. بعبارت دیگر، کلاسیکها فرد را «انسان اقتصادی» فرض می‌کردند که صرفاً تحت تأثیر انگیزه‌های مادی قرار می‌گیرد، و بدین ترتیب بنظر آنان فرضیات منطق اقتصادی در مورد انگیزش و توجیه رفتار فرد در سازمان‌ها کافی است،‌ در حالی که پیروان مکتب رفتارگرایی با استفاده از علوم رفتاری (مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و سایر رشته‌های علوم اجتماعی) در مقیاس وسیع نشان دادند که موضوع انگیزش افراد بشر امر پیچیده‌ای است که تنها با تحقیق از دیدگاه علوم رفتاری قابل درک است، و از اینرو بررسی عوامل مختلفی که در چگونگی رفتار سازمانی افراد مؤثر است برای پی بردن به علل قلت بازدهی کار آنان بسیار مهم است و تنها بدینوسیله است که می‌توان در کشف علل قلت بازدهی و برطرف کردن آنها از طریق انگیزش، کارآئی سازمانی را بالا برد. بدین ترتیب،‌ بررسی سازمان در چهارچوب علوم رفتاری، موجب شد که ابعاد تازه‌ای به تئوری، مفاهیم و متودولوژی تحقیق در بررسی‌های سازمانی افزوده شود.

این رویداد مهم، بنام نتایج تحقیقات هاثورن (Hawthorne) در بررسی سازمان‌ها راهگشای شروع یک جریان فکری کاملاً نوین گشت. این مسیر در ابتدا بصورت روی‌آوری مناسبات بشری (Human Relations Apporach) سپس بصورت مدیریت منابع انسانی (Human Resorce Management) و امروزه بصورت رفتار در سازمان‌ها و یا رفتار سازمانی (Organizational Behavior) ادامه یافته و بنا به اعتبار اساسی جریان فکری است که انسان رفتار و شاغلین سازمانی را مبنی قرار داده است.
مکتب نوین مدیریت یا مکتب مبنی بر تئوریهای سیستمها:

از سال‌های جنگ جهانی دوم در زمینه‌های بررسی و مدیریتی نظریه نوینی گسترش و حاکمیت خود را آ‎غاز نمود. این اندیشه نوین به نام «نگرش سیستمی» (System Apporach) از «تئوری عمومی سیستم» که زیست شناسی بنام «ون برتالنفی» (Von Bertalanffy) آغازگر آن در سالهای ۱۹۲۰ میلادی می‌باشد ناشی می‌گردد. نظریه سیستم (تئوری سیستم) بیش از یک اصل علمی، یک طرز فکر، یک روش، یک روی‌آوری است که در بررسی و تحلیل رویدادها،‌ وضعیتها و توسعه و پیشرفتهای مشخص بکار برده شود. هدف یک چنین روی‌آوری، تجزیه و تحلیل واحدها بعنوان سیستمی که در آنها رویدادهای مدیریتی در جریان است، بررسی روابط مابین واحدها رویدادهای مدیریتی و ماهیت این روابط، تحقیق درباره اثرات پیشرفت در یک واحد خاص بر روی واحدهای دیگر، و بطور خلاصه تحقیق و بررسی رویدادهای مدیریتی در رابطه با وقایع دیگر و شرایط محیط خارجی می‌باشد. در این مکتب سیستم را اینگونه تعریف می‌کنند:

۱) فرهنگ و بستر، سیستم را چنین تعریف می‌کند: سیستم مجموعه‌ای است که از چندین جزء وابسته به یکدیگر تشکیل یافته است.

۲) برتالنفی: سیستم را مجموعه‌ای از واحدهای مرتبط به یکدیگر تعریف می‌کند.

۳) جانسون، کست و رازنزویگ «Rosenzweig» می‌گویند: سیستم عبارت است از آرایش منظم اجزا و عناصر که به منظور تأمین یک هدف به برنامه، طراحی شده است.

۴) رابرت جی ماکلر «Robert.J.Makler» سیستم را به عنوان یک گروه‌بندی منظم عناصر مجزا و در عین حال مرتبط به یکدیگر به منظور تأمین هدف‌های از پیش تعیین شده تعریف می‌کند.

بحث مکاتب مدیریت طولانی بوده و منابع بسیاری در این مورد موجود خواهد بود و از آنجا که بحث ما در مورد سازماندهی و سازمان می‌باشد، به ارائه بیشتر آن نمی‌پردازیم.
«سازمان و سازماندهی»

سازمان وسیله‌ای است برای ترکیب منابع انسانی و مادی جهت تولید و توزیع کالاها و خدمات. عناصر ضروری سازمان عبارتند از مهارت‌ها و ارزش‌های انسانی، منابع مادی و تکنولوژی، مدیریت به همان عامل انسانی اطلاق می‌شود که چرخه‌های سازمان را به گردش در می‌آورد و مسیر آنرا تعیین می‌کند. مدیر در کالبد سازمان روح می‌دهد و ارزش‌های انسانی و مهارت‌های اداری را بنحوی درهم می‌آمیزد که با حفظ تعادل لازم بین تخصص (تقسیم کار) و هماهنگی، تحقیق هدف‌های مطلوب به بهترین وجه امکان پذیر شود.

سازماندهی: چنانچه عملیات دستگاه بقدری توسعه یابد که بخدمات بیش از یک نفر احتیاج باشد، تشکیل سازمان ضرورت پیدا می‌کند، زیرا در اینصورت لازم است وظایف متعدد به افراد مختلف محول شود و مساعی آنان بمنظور تأمین هدف مشترک هماهنگ گردد. پس از توسعه عملیات، واحدهای متعدد سازمانی در طبقات مختلف سازمان ایجاد و به هر یک مأموریت خاصی محول می‌شود. بدین ترتیب، تشکیل سازمان مستلزم تقسیم کار و طبقه‌بندی وظایف و تفویض اختیار است. بعلاوه سازمان در وهله اول از افرادی تشکیل می‌شود که تمایلات و نیازمندی‌های متعددی دارند. ارضا تمایلات و نیازمندیهای مزبور تأمین هدف‌های رسمی سازمان را تسهیل می‌کند. بدین جهت علاوه بر تشکیلات رسمی، مدیران دستگاه باید سیستم اجتماعی سازمان را بنحوی تنظیم کنند که منطبق با نیازمندیهای روانی و اجتماعی کارمندان باشد.
تعریف سازمان از دیدگاه‌های مختلف:

تعاریف مختلفی درباره سازمان در کتابها و مقالات مربوط به مدیریت درج شده است که تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱) ربرت پرستاس (R.Presthus): سازمان‌ها عبارتند از سیستم‌های اجتماعی بزرگ و پایداری که فعالیت‌های اعضای آنها برای رسیدن به هدف‌های محدود و مشخص هماهنگ شده است.

۲) تالکت پارسنز (Talcott parsons) در کتاب Structure and process in modern societies می‌گوید: سازمان رسمی، سیستمی از فعالیتها یا نیروهای دو یا چند نفر است که این فعالیت‌ها یا نیروها با آگاهی هماهنگ شده است.

۳) مک بلوپتر (M. Blau peter) در کتاب (The sociology of organizations) نیز می‌گوید: یک سازمان عبارت از سیستمی است برای تحرک و هماهنگی کوششهای مختلف گروه‌ها (معمولاً گروه‌های تخصصی) به منظور دست یافتن به هدف‌های مشترک.

۴) لیونیگستن نیز می‌گوید که: سازمان عبارت است از جریان تجزیه و تحلیل و بررسی ترکیب واحدها، مطالعات احتیاجات و هدف‌ها و کیفیت ارتباط این امور با یکدیگر بر اثر محرکهای خارجی.

این تعاریف فقط ۴ تعریف از ۱۴ تعریف آمده در کتاب اصول و مبانی مدیریت نوشته دکتر عبدا… جاسبی است. حال تصور کل تعاریف را داشته باشید. دریایی از تعریف !!!

توسعه و تکامل اشکال مختلف زندگی در جوامع انسانی، سازمان‌های متنوع و متعددی را بوجود آورده است. توسعه نیازمندیهای متعددی که منشأ آن تکامل و تغییر شکل زندگی انسان در جوامع مختلف می‌باشد، بر اهمیت سازمان افزوده است. تنوع و تعدد وظایف سازمان ایجاب می‌کند که طبق اصول و موازینی تشکیل گردد.

سازمانهای موجود در هر کشور هدفهای مختلف دارند، چنانچه هدف مؤسسات نظامی با مقاصد دانشگاه یا فروشگاه و مؤسسات تولیدی تفاوت محسوس دارد. لیکن آنچه در کلیه سازمانهای انسانی مشاهده می‌شود و به اصطلاح وجه مشترک جمیع آنها محسوب می‌گردد، اجتماع یکدسته از افراد است که بطور دسته جمعی تحت رهبری سلسله مراتب سازمانی با امکانات محدود بمنظور تحقق مقاصد خاصی همکاری می‌کنند.

نخست به شرح اموری می‌پردازیم که انجام آن برای تشکیل هر سازمانی ضروری است. برای تشکیل هر سازمانی سه عامل صورت می‌گیرد:

۱) تقسیم کار: برای همکاری مؤثر دسته جمعی باید مجموع وظایفی که اجرای آن برای نیل بهدف یعنی لازم است بنحوی با رعایت امکانات هماهنگی و کنترل بین افراد و واحدهای مختلف سازمانی تقسیم می‌گردد که از تکرار یا تداخل وظایف جلوگیری شود. بنابراین لازمه تشکیل سازمان در درجه اول تقسیم کار و طبقه‌بندی وظایف است.

۲) اختیار و مسئولیت: همکاری دسته جمعی بمنظور تأمین هدف‌های مشترک بناچار باید تحت رهبری سلسله مراتب سازمان انجام یابد، زیرا در غیر اینصورت هرج و مرج و خودمختاری جای نظم و انضباط را می‌گیرد و تحقق هدفهای سازمان مشکل می‌شود. بدینجهت لازم که حدود اختیارات و مسئولیت‌های شاغل هر شغل معلوم و مشخص گردد.

۳) روابط: همکاری افراد در یک گروه متشکل بمنظور تأمین مقاصد معین مستلزم این است که روابط آنها با یکدیگر معلوم باشد. لازم نیست که این روابط همیشه تابع قاعده مختار و مرئوس قرار گیرد، ولی در همه حال مجاری ارتباطات باید معلوم و روشن باشد.

بر حسب عناصر مذکور در بالا، سازمان را می‌توان «عمل طبقه‌بندی وظایف، تفویض اختیار و تثبیت مسئولیت برای اجرای وظایف،‌ و تعیین روابط بمنظور همکاری مؤثر در انجام هدف‌های سازمان تعریف نمود». (لویس آلن Louis A.Allen) ]کتاب مدیریت و سازماندهی [Management and organiation
«سازمان رسمی و سازمان غیر رسمی»

یکی از نتایجی که مطالعات هارثون و سپس تحقیق سایر محققان مکتب روابط انسانی به بارآورد، کشف وجود سازمان‌ها و گروه‌های غیر رسمی بود. برای توضیح آن ابتدا سازمان رسمی و سپس سازمان غیر رسمی را توضیح می‌دهیم.
سازمان رسمی:

«سازمان رسمی عبارت است از اختیارات مقالات و روابط بین آنها و کارکنان بر حسب مقررات و قواعد «وضع شده»

بدین ترتیب سلسله روابط بین مشاغل و مقالات سازمانها برای دستیابی به هدف مشخص که بر اساس طرح و نقشه قبلی برقرار می‌شود و حدود آن نیز بوسیله مقررات و یا بوسیله مدیران مشخص می‌گردد، سازمان رسمی نامیده می‌شود.

با این تعریف معلوم می‌گردد که در سازمانهای رسمی مشاغل و پستهای سازمانی تعریف می‌شوند و اختیارات و مسئولیتها در هر شغلی یا هر مقام، بصورت دقیق و مدون تنظیم و تشریح می‌گردد. اما از آنجا که حدود اختیارات و ارتباطات و همبستگی‌های سازمانی در سازمان رسمی، بصورت خشک و بی‌روح و به ترتیبی که مقررات و دستورالعملها تعیین کرده‌اند، در نظر گرفته شده است، این سازمان‌ها بیشتر به یک سازمان کاغذی تبدیل شده‌اند. در هر حال در سازمان رسمی این موارد روشن و مشخص است:

۱) اختیارات و قدرت سازمانی هر مقام؛

۲) نوع مشاغل کارکنان سازمان و محل سازمانی آنها؛

۳) کیفیت سلسله ارتباطات رسمی بین افراد؛

۴) حدود قلمرو وظایف هر یک از مشاغل و صاحبان مشاغل؛
سازمان غیر رسمی:


فرمت فایل دانلود فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات تعداد صفحات: 75

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط