داستان کوتاه عشق و دیوانگی دانلود پاورپوینت عشق و دیوانگی در زمان های بسیار قدیم، وقتی هنوزپای بشر به زمین نرسیده بود، فضیلت ها و تباهی ها دور هم جمع شدند خسته تر وکسل تر از همیشه. ناگهان ذکاوت ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم مثلا ” قایم باشک…” همه از این پیشنهاد شاد شدند و دیوانگی فورا” فریاد زد : من چشم میگذارم. و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد، همه قبول کردند او چشم بگذارد و به دنبال آنها بگردد. دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع کرد به شمردن: یک … دو … سه … همه رفتند تا جایی پنهان شوند. لطافت خود را به شاخ ماه آویزان کرد خیانت داخل انبوهی از زباله ها پنهان شد اصالت در […]
برای توضیحات بیشتر و دانلود اینجا کلیک کنید