داوری مقاله isi دانلود مقاله داور دادگستر داور دادگستری داور وزیر دادگستری کاخ دادگستری خیابان داور فرم داوری مقاله نمایش مقاله انیمیشن سینمایی روز داوری مقاله داوری بین المللی داوری مقاله علمی نحوه داوری مقاله نمونه داوری مقاله نحوه داوری یک مقاله مراحل داوری مقاله
داور دادگستر
فهرست مطالب
داور (دادگستر)
مقدمه: ۲
انگیزه های دوری در تاریخ حقوق اسلام: ۴
بخش اول-داوری در حقوق موضوعه ایران ۹
۱-تعریف داوری ۱۰
مبحث دوم: ۱۵
انواع داوری ۱۵
داوری سازمانی: ۱۶
داوریهای موردی: ۱۸
مبحث سوم: ۲۱
موارد انتخاب داور از ناحیه دادگاه: ۲۴
۳-تفسیر توافق طرفین ۲۶
۵-قابلیت ارجاع به داوری(قابل داوری بودن) ۲۸
۵-۱-اهلیت ۳۰
مبحث پنجم: ۴۵
مبحث ششم ۴۷
رسیدگی وصدور نظریه داوری: ۴۷
طریقه صدور نظریه داور: ۴۸
مبحث دهم: ۴۹
ابلاغ اوراق مربوط به داوری وشروع داوری ۴۹
بخش دوم ۶۰
داوری در حقوق بین المللی ۶۰
تحویل تاریخی داوری: ۶۰
موافقت نامه داوری ۶۲
تعریف موافقت نامه داوری ۶۳
مبحث دوم: شکل موافقت نامه داوری ۶۷
شرط داوری ضمن قرارداد وقرارداد داوری جداگانه ۶۷
مبحث سوم: ۶۹
مبحث چهارم:لازمه کتبی بودن موافقت نامه داوری ۷۴
امکان شفاهی بودن قرارداد داوری ۷۷
مبحث ششم ۸۶
مبحث هفتم ۱۰۰
مبحث هشتم ۱۰۵
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
داور د راصل دادور می باشد و دادور به معنای حکم. داوری در لغت بمعنای حاکم وکسی است که میان نیک وبد حکم می کند وکسی که برای قطع وفصل مرافعه دو یا چند نفر انتخاب می شود ونیز به معنای قضاوت وانصاف درباره نزاع وکشمکش ومرافعه دو یا چند نفر.همچنین داوردرلغت به معنای اسم خداوند تبارک وتعالی است و به معنای روز رسیدگی نیز آمده است.
یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
همانطوریکه در شعر بالا نیز اشاره شده داور به معنای خداوند تبارک وتعالی آمده و شعرای پیشین نیز به داوری وداور اعتقاد داشته اند ودرشعر دیگری آمده:
گویا باور نمی دارند روز داوری کاین همه دزد ودغل در کارا می کند
در قرآن کریم بارها اشاره شده است وخداوند درآیه های مبارک فرموده اند:
(فان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهله وحکما من اهلها فان
یرید اصلاحا یوفق الله بینهما ان الله کان علیما خبیرا (.سوره نسا)
پس اگر بترسد از ناسازنخاری میانشان پس بفرستید داوری را ازکسان مرد وداوری را از کسان زن اگر بخواهند سامان آوردن را سازگاری دهد خدا میانشان به درستی که خداوند آگاه است.
در این آیه مبارک سوره نساء خداوند حکم یا داور را میان مردمان قرار می دهد تا بین مردمان در مورد اختلافات مختلف به نیکی و به انصاف حکم کند.
وهمانطوریکه که از آیه استنباط می شود خداوند به تمامی کارهای مادانا است وآگاه.
در اینجا لازم است فوائد داوری را نیز متذکر شوم:
را صرفه جویی در وقت نظر به اینکه داورها در رسیدگی وصدور حکم تابع مقررات آئین دادرسی مدنی نیستند وسعی می کنند دعوی را در مدت کوتاهی خاتمه دهند.
۲-صرفه جویی در هزینه خواهان دعوی همانگونه که د رمبحث دادخواست خواندیم بایستی مطابق با خواسته هزینه دادرسی پرداخت شود ولی داورها یا هزینه دریافت نمی کنند یا اگر هزینه دریافت کنند حق الزحمه بسیار ناچیز می گیرند طبق ماده ۶۷۰ به بعد آ.د.م
۳-انتخاب داور مورد اعتماد، دادرس دادگاه انتخاب شب خواست اصحاب دعوی نیست وتوسط ضوابط ومراجع داخلی دادگستری تعیین می شود ولی اختیار انتخاب داور با طرفین دعوی است بهمین دلیل همیشه سعی می کنند شخص مورد اعتمادی را انتخاب کند.
۴-مزایای معنوی، در انتخاب داور برای انتخاب دهنده نوعی رضایت باطنی و درونی ایجاد می شود و داور هم سی می کند طرفین را در رسیدن به نتیجه بهم نزدیک کند ولی در دادگاه چنین مطلبی امکان ندارد.
انگیزه های دوری در تاریخ حقوق اسلام:
داوری در بین ملتهای عرب قبل از اسلام از صورت فوق العاده ای برخوردار است وبوده واعراب بدوی تنها محکمه داوری را به رسمیت می شناخته اند وبا ظهور دین مبین اسلام محکمه داوری نشو ونمای فوق العاده ای داشتند و از نظر بعضی ملتهای عرب و از نظر بعضی دولتها دادگستری اصلی بشمار می رفته است.
اسلام سیستم محکمه داوری را به منظور وضع مسالمت آمیز اختلافات نه تنها در مورد اختلافات بین المللی مورد تایید قرار داده بلکه آنرا در سیستم حقوق داخلی معمول داشته است. اکنون سعی وکوشش من بر این است که انگیزه داوری را بیان کنم.
مطابق معمول طرفین اختلاف می توانند شخص مورد اعتماد خود را بعنوان داور انتخاب و از مراجعه به محاکم دادگستری خودداری کنند واین نوع داور قاضی را در اصطلاح اسلام قاضی تحکیم گویند.
از این نوع داوری در بعضی از اختلافات فیمابین مسلمین وگروههای غیرمسلمین مورد استفاده شده است واستفاده ا زداوری در جنگهای صفین مبنای عملی قانون محکمه داوری در اسلام است.
در اسلام شخص را می توان بعنوان داور انتخاب کردکه اولا مقام قضایی فوق العاده داشته باشد وثانیا برطبق حق و عدالت رای صادرکند .مبنای داوری در اسلام بر پایه دو اصل قرار دارد:
الف-قران کریم: خداوند تبارک وتعالی در باره شخصی که در حال احرام شکار را می کشد امر به داوری فرموده است.(سوره نسائ آیه ۵۸)
ب-دکترین در مورد داوری:
درتالیفات فقه اسلام داوری در ردیف قضایعنی قضاوت قرا رگرفته است ورای روشن شدن مطلب اینکه به تجزیه وتحلیل هر یک از دکتریها در حقوق اسلام می پردازیم:
۱-شیعه اثی عشری: شیعه از مصدر فعل شایع می باشد واصولا به کسانی که طرفدار حضرت علی (ع) میباشد وبه مسلمانانی که مشروعیت دارند گفته می شود.
ظهور شعیه بعد از فوت پیامبراکرم(ص) ظاهر شده واولین دسته از شیعیان سه نفر می باشند که اسلام آورند: سلمان فارسی، ابوذر، المقداد.
امام که ریاست شیعیان جهان را برعهده دارد وشخص برجسته وخارق العاده ای می باشد و اجرای عدالت خداوند بوسیله طرفداران شیعه انجام میشود.
۲-دکترین صنفی: در تالیفات صنفی بیان شده است که اگر دو نفر مدعی، شخص ثالثی را برای قضاوت مابین خودشان تعیین کنند عملشان کاملا موافق با قرآن ع سنت،آئین وروش پیغمبر واجماع علمای اسلام می باشد و د ربیان و توجیه مطلب مذکور چنین استدلال شده است که داوری موجب رفع مشکلات وایجاد تسهیلات فراوان ورفاه و اسایش مردم م یشود زیرا مراجعه مردم به بعضی از محاکم دولتی از نظر روانشناسی واخلاق وعرف وعادت مردم غیرقابل تحمل می باشد.
۳-دکترین حنبلی: در این دکترین اگر دوانسان ثالثی را برای داوری وصدور حکم حکم حکمیت بین خودشان معین کنند وشخص سوم هم دارای شایستگی صدور رای داوری وهم مورد اطمینان واعتماد طرفین باشد رای اودارای اعتبار است وطرفین ناچارند حکم داوری او را به مورد اجرا بگذارند.
۴-دکترین شافعی: انتخاب عمربن خطاب دومین خلیفه دولت مسلمان بعنوان داوردر یک دعوی وختم دعوی به صلح قابل ذکر است به عقیده اما شافعی طبیعت حکم دارند ملتزم اجبار واجرای حکم محکمه داوری است که حکم مذکور مستقل از اراده طرفین از زمان انتخاب داورهاست واساس و پایه اجرای حکم واجبار حکم محکمه داوری بر پایه حدیثی است که از پیغمبر اکرم نقل شده استصدور حکم داور باید براساس عدالت استوار باشد و در غیراینصورت داوران مستوجب خشم خداون خواهند شد وخداوند تبارک وتعالی داورانی را دوست دارند که حکم داوری را بر مبنای عدالت صادر کند.
۵-دکترین مالکی: در دکترین مالکی صلاحیت محکمه داوری را در اموال ودیگر اشیا که ارتباط مستقیم با دیون واموال منقول وغیرمنقول داشته باشد جایز است.
زیرا نتیجه دعوی منجر به صلح وبرقراری امنیت خواهد شد. بعقیده دکترین مذکور یک شخص می تواند هم بعنوان داور انتخاب شود هم طرف دعوی قرار گیرد زیرا اراده طرفین نقش اساسی در تنظیم قرار داد دارد، مثلا یکی از طرفین قرارداد به دلیل وجود بعضی از مسائل مهم به طرف دیگر اعتماد کامل دارد وطرف مقابل قرارداد را بعنوان داورانتخاب می کند که بتوان شخص ثالث برای دعوی راه حل عادلانه ای بیابد وحکم داوری را صادر کند.
بخش اول-داوری در حقوق موضوعه ایران
مبحث اول: داوری عبارت است از رفع اختلاف از طریق حکمیت اشخاصی که اصحاب دعوی انها را به تراضی انتخاب نموده ویا اینکه از طریق مراجع قضایی به قید استقرا برگزیده شده اند.
در ماده ۶۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی آمده: کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی را دارا می باشند می توانند منازعه واختلاف خود را اعم اینکه در دادگاههای دادگستری درج شده یا نشده باشد ودر صورت درج در هر مرحله که باشد به تراضی به داوری یک یا چند نفر رجوع کنند.
با اینکه قانونگذار ۴۸ماده از مواد قانون آئین دادرسی مدنی را به داوری اختصاص داده است مع الوصف امر داوری در ایران مهجور می باشد وطرفین عقد آگاه به قدرت داوری ومحاسن آن نمی باشند چه اگر متعاملین در ضمن معامله یا به موجب قرارداد جداگانه ملتزم شوند که در صورت بروز اختلاف بین آنها رفع اختلاف با داوری به عمل آید وهمچنین در زمان انعقاد عقد یا به موجب قرارداد داور یا داورهای خود را قبل از تولید اختلاف تعیین نمایند. احتیاجی به طرح دعوی در دادگستری ندارند.
در ماده ۶۲۳ قانون آئین دادرسی مدنی است که متعاملین می توانند درضمن معامله یا به موجب قرارداد علیحده ملتزم شوندکه در صورت برزو اختلاف بین آنها رفع اختلاف معین کنند مهذالک در مورد معاملات واقع بین اتباع ایران واتباع خارجه طرف ایرانی نمی تواند مادام که اختلاف تولید نشده است به نحوی از انحاء ملتزم شودکه در صورت بروزاختلاف حل آن را به داوری یک یا چند نفر به داوری هیاتی رجوع نمایند که آن شخص یا اشخاص و یا آن هیات دارای همان تابعیت باشد که طرف معامله دارد ودر هر قراردادی که مخالف دین حکم باشد در قسمتی که مخالفت دارد باطل وبلااثر است.
۱-تعریف داوری
بند (الف) از ماده ۱ ق.د.ت.ب داوری را چنین تعریف می نماید:
داوری عبارت است از رفع اختلاف بین متداعیین در خارج از دادگاه بوسیله شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مرضی الطرفین ویا انتصابی
در حالیکه بند (الف) از ماده ۲ ق.نمونه بدون اینکه تعریفی از داوری بدست دهد بیان می دارد که:
منظور از داوری هر نوع داوری است اعم از اینکه توسط یک موسسه دائمی داوری اداره شود یا نه
در قواعد داوری آنسیترال هم تعریفی از داوری دیده نمی شود.
در قوانین داخلی ایران نیز تا قبل از ق.د.ت.ب تعریفی از داوری ارائه نشده بودلذا نویسندگان حقوقی به تعریف یا بیان مفهوم داوری مبادرت ورزیده اند که از مفاد مواد مربوط به داوری در ق.ا.د.م برداشت شده است وبنابراین باید گفت:این تعاریف دیدگاه سیستم حقوقی ایران از داوری میباشد و به طبع می تواند متفاوت از دیگر نظامهای مختلف حقوقی باشد.از مله این تعاریف می توان به موارد زیر اشاره نمود: فصل خصومت توسط غیرقاضی (یا توسط یک یا چند نفر) و بدون رعایت تشریفات رسمی رسیدگی دعاوی (یا نه به طریق فصل خصومت توسط قضاوت دادگاههای رسمی)
حل اختلاف وسیله اشخاص خصوصی با تراضی طرفین دعوی به این بیان که به جای اینکه اختلاف را وسیله دادگاه با تشریفات طولانی حل نمایند، آنرا نزد اشخاص خصوصی مطرح می کنند که د رمدت کوتاه و بدون رعایت تشریفات فیصله یابد . داوری یا حکمیت عبارت از آن است که طرفین دعوی به اراده خود با دادگاه درموارد خاص،موضوع مورد اختلاف را به داور یا حکم ارجاع و داوری یا حکمیت او را با شرایط خاص قانونی مناط حل اختلاف وقاطع دعوی قرار دهند . به نظر می رسد این تعریف با مواد مربوط به داوری در ق.ا.د.م ولذا با سیستم حقوق داوری داخلی ایران نزدیکتر و منطبق تر می باشد.
باید خاطر نشان کردکه اکثر کنوانسیونها وحتی قوانین ملی راجع به داوری، اصطلاح داوری را تعریف نکرده اند
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 104
مطالب مرتبط